نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

نوشته های یک روزنامه نگار

به قلم «نکیسا خدیشی»

پایان حذف رسانه ها

دهکده جهانی که « مک لوهان» نوید آنرا داده بود سالهاست که محقق شده و جوامع کوچک و بزرگ دنیا را در برگرفته است . ‍پس از پشت سر گذاشتن کهکشان ارتباطی شفاهی و گوتنبرگ بشر در حال تجربه کردن عصر ارتباطات الکترونیک و یا همان کهکشان «مارکنی» است.

با توجه به نظریه پیشگامان مطالعات ارتباطی جهان پس از گذر از نظام های ارتباطی گفتاری، نوشتاری ، چاپی، جمعی به مرحله ارتباط الکترونیک پا نهاده است . اختراع روزانه دستگاههای الکترونیکی ارتباطی بار دیگر باعث بازگشت اعتبار حس شنوایی ، به کار انداختن تمامی حواس ، نزدیک شدن همه جوامع و ملت ها به یکدیگر و توسعه آموزش الکترونیک شده است .

بر خلاف عصر ارتباطات کتبی و چاپی که توازن حواس را بهم ریخته و بینایی بر سایر حواس برتری پیدا کرده بود امروزه با گسترش روزانه ارتباطات بر بستر اینترنت حس های فراموش شده به جایگاه خود برگشته و تمامی حواس به کار افتاده اند . مخاطب دنیای مجازی اطلاعات را در شکل های چند رسانه ای دریافت می کند. کاربران رسانه ها دارای حق انتخاب باور نکردنی شده و مختار به گزینش کانال ارتباطی خود با منبع پیام هستند .

کانال هایی که به شکل های مختلف دریچه ای بر روی بمباران اطلاعاتی می باشند . نرم افزارهای پیام رسان محلی برای گردش اطلاعات شده و مخاطبین با گزینش گری در حال دریافت آن هستند . در کوتاهترین زمان که هنوز لوله تفنگ تروریست مهاجم به مجله ای در پاریس سرد نشده است مردم کوچه وخیابان ایران خبر را دریافت ، دنبال و باز نشرمی کنند . خبر در تلفن های همراه دست به دست می شود و بر سرعت انتشار هر  لحظه افزوده می شود.گیرندگان پیام در قبال آن واکنش نشان می دهند . در حالی که جستجو برای یافتن هویت ضاربین در کشور فرانسه ادامه دارد . موضوع به صفحه شبکه های اجتماعی فارسی زبان منتقل می شود و مخاطبین بسته به برداشت و میزان آگاهی خود نسبت به موضوع واکنش نشان می دهند . هنرمندان وطنی نسبت به رویداد تولید اثر کرده و روزنامه نگاران بعنوان پیش قراولان آگاهی بخشی تولید محتوا می کنند . اگر تنها ساعاتی بعد از وقوع رویداد به زبان فارسی در گوگل نام « چارلی ابدو» را جستجو کنید بیشت از ۱۰۰ صفحه مطلب را نشان می دهد. واکنش ایرانیان سراسر جهان به رویداد به حدی قابل توجه بوده است که نشریه یاد شده جمله «من چارلی هستم» را که به زبان انگلیسی و فرانسه بر صفحه خود گذاشته بود ، به زبان فارسی هم بر روی خروجی خود قرار می دهد.

اتفاق هفته نامه «چارلی ابدو» نمونه ای از هزارویکشب رویداد های دست به دست شده در دهکده جهانی امروز است که به آن اشاره شد .

توضیحات سطور قبل شاید هیچ حرف تازه ای برای خواننده نداشته باشد و امری مبرهن و واضح قلمداد شود . اما آنچه باعث طرح موضوع در این نوشتار شده است . اصرار متولیان فیلترینگ کشور بر حذف کانال های ارتباطی ست .

سال ۹۲ شاهد فیلتر شدن wechat در ایران بودیم . این حرکت ضد رسانه ای تا چه میزان کاربران اینترنت را برای دسترسی به اطلاعات به مشکل انداخت؟ آیا گزینه های دیگر به راحتی نتوانستند هر کدام بسته به خدماتی که ارایه می کنند میزبان کاربران جدید باشند؟

آیا آنچه از این تصمیم عاید مسببین شد غیر از « خبر فیلترینگ و ایجاد محدودیت بیشتر در ایران » در رسانه های بین المللی را در پی داشت؟

یقینا این نوشته هم نمی تواند در تغییر نگاه دولتی و محافظه کارانه دولتمردان به حوزه رسانه تغییر ایجاد کند اما از باب نگاه ارتباطاتی بایست این موضوع را برجسته ساخت که رسانه می تواند بعنوان قدرت و عامل وحدت ساز به کار گرفته شود . موضوع رقابت برای کنترل و حذف دسترسی به رسانه ها و تکنولوژی دیگر معنای خود را از دست داده است . در دنیای ارتباطی جدید چه بسا بهتر که نقاط ضعف از رسانه های داخلی با پوزش و راهکار مطرح شود تا اینکه با ملغمه ای از برجسته سازی و سوءنیت با ترکیبی از شایعه و خبر از رسانه های خارجی فریاد شود. در مدل کثرت گرای کنونی مخاطب دیگر منفعل ، وابسته و تاثیر پذیر نیست . تکنولوژی به مخاطب حق انتخاب داده و رسانه های تعاملی از او شهروند خبرنگار ساخته اند . 

( منتشر شده در هفته نامه ذوالفقار)