طالبان،القاعده،تکفیری ها،داعش و…اینها نام های آشنای دهه ی اخیر هستند. اسامی که جنگ و خونریزی را به یاد می آورند.
اما این آخری حکایت دیگری دارد. «دولت اسلامی عراق و شام» با نام اختصاری « داعش».
داعش در زمان اعلام خلافت در عراق و سوریه اقدام به تولید خبر و گزارش در اینترنت، تهیه فیلمهای تبلیغاتی و حتی فروش تیشرتهایی با آرم «داعش» و تبلیغ گسترده آن در فضای مجازی در سطح دنیا کرد. استفاده و چاپ نقشه جهان، عبارات «الدولة الاسلامیة»، «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» بر روی پیراهنها و تیشرتها یک نمونه دیگر از این کارهاست. این تیشرتها با آرم گروه تروریستی «دولت اسلامی عراق و شام» در برخی فروشگاههای ترکیه و کشورهای جنوب شرق آسیا دیده شده است. در این نوشته سعی داریم به استفاده داعش از فضای مجازی بپردازیم.
طالبان و رسانه
طالبان شاید به عنوان سرشناس ترین گروه تروریستی برای ما شناخته شده باشد. رهبران طالبان به صورت مشخص از رسانه خصوصا تلویزیون و سینما اعلام انزجار داشتند. عدم اعتقاد آنها به رسانه ها باعث شده بود که اخبار و اطلاعات فعالیت آنها توسط رسانه های دیگر جهان کشف و مخابره شود. در موارد معدودی رهبر طالبان در ویدئویی اختصاصی پیامی را به جهانیان می فرستاد. در بیشتر این پیام ها سعی می کردند که محل و زمان ویدئو مشخص نشود. همچنین در دیگر فعالیت های رسانه ای خود ضمن ارسال ایمیل به یکی از رسانه های معتبر خبر مسولیت انفجار ها را بر عهده می گرفتند. این همه آنچه بود که طالبان بر بستر اینترنت دنبال می کرد.
داعش خطرناک تر از بقیه
گروهک تروریستی داعش از همان ابتدای آغاز کار و شروع جنایت های وحشیانه اش از اینترنت و شبکه های اجتماعی به عنوان رسانه برای ایجاد رعب و وحشت و جذب مخاطب به خوبی استفاده کرد.آنها می دانستند که تنها مبارزه با تجهیزات جنگی کارساز نیست. از همین رو جنگ گرم و نرم را با هم جلو بردند. این گروه ۹۰ هزار صفحه از شبکه اجتماعی به ویژه صفحاتی در فیسبوک و توئیتر را به خود اختصاص داده است. داعش وزارت رسانه و اطلاع رسانی دارد که محمد العدنانی وزیر آن است. العدنانی با حکم ابوبکر البغدادی به این سمت منصوب شده است.
با اینکه استفاده از تکنولوژی میان سلفی و تکفیری منع و حرام دانسته شده اما این گروهک تروریستی در مقایسه با همتایان تکفیری خود، بیشتر از ابزارهای رسانه ای بهره برده است. فعالیتهای رسانه ای این گروهک تروریستی پیشتر در شبکه اجتماعی توییتر انجام می گرفت.
اعتقاد سیاستگذاران «داعش» به شبکه های اجتماعی چند منظور را دنبال می کند. ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفان و مردمی که در جغرافیای تحت تصرف داعش هستند ، اولین هدف داعشی ها است. در قدم دیگر گردانندگان این گروه با تبلیغات دروغین سعی بر جذب نیرو از سراسر جهان دارند.
برای نمونه در جنوب هند تحقیقات درباره پیراهنهای دارای آرم داعش که شماری از جوانان با آنها عکس انداخته و سپس در فیس بوک منتشرکردند، مشخص کرد فرد اصلی یک حامی فعال این گروه است که سعی میکرده مغز جوانان مسلمان هندی را برای جنگ در عراق شستشو دهد.
این گروه از اینترنت به عنوان ابزاری برای تبلیغ و پیشبرد اهداف خود استفاده میکند. بر طبق گزارشها، از زمانی که حملات نظامی این گروه شروع شده، تعدادی حساب کاربری در شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر و فیسبوک ایجاد شده که ادعا میکنند «نماینده داعش در عراق و سوریه» هستند و به منتشر کردن اخبار، تصاویر و فیلمهای مرتبط با این گروه میپردازند که بعضاً به زبانهایی از جمله فرانسوی و انگلیسی هستند. البته این حسابها به صورت رسمی از طرف داعش تأیید نشده است. تعداد قابل توجهی از این پیامها، از کشورهایی همچون کویت، عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس منتشر شده است. «توئیتر» پایگاه مجازی اصلی داعش برای ترویج فکر خود به حساب می آید.
جنگ اینترنتی
کارشناسان اعلام کردند سرعت و حجم گسترده تبلیغات گروه داعش در فضای اینترنتی چالشی جدی محسوب می شود به ویژه برای کشورهایی که از توانایی کافی برای نشان دادن واکنش سریع به این تبلیغات برخوردار نیست.
جی ام برگر کارشناس موسسه بروکینگز اعلام کرد داعش برای انتقال پیام هایش در اینترنت می تواند بر « شمار گسترده ای از افراد » تکیه کند که 150 بار در روز از شبکه توییتر برای پیام رسانی استفاده می کنند. هر چند روزانه تعداد زیادی از حساب های کاربری «داعشی ها» مسدود می شود، اما این گروه توانسته افراد زیادی را از سراسر دنیا جذب اندیشه های خود کند. به نحوی که تا کنون آمار دقیقی از نیروهای داعشی در اختیار نیست.
بیدار شدن در صبح زود را کمتر تجربه کرده بودم.آن هم چهار صبح! میدان ونک منتظر ما بود. هشتاد نفر که در یک نرم افزار پیام رسان از یک ماه قبل قرار گذاشته بودند تا با هم به مسافرت بروند. مقصد «ابیانه» است. روستایی در استان اصفهان. بیشتر هم سفر ها را نمی شناسم. حوالی ساعت شش صبح از تهران خارج شدیم. هر ۲ اتوبوس رنگی فسفری داشتند که به سبز می زد. راننده ها لباس یونیفرم سفیدی به تن کرده بودند . بساط احوالپرسی در ساعت اول حسابی گرم بود. همان بوی معمول اتوبوس های ترمینال در فضای خودرو روی اعصاب رژه می رفت. ترکیبی از سیگار ،عرق و گرما.این موضوع تحمل را سخت تر می کرد. قدیم ترها اتوبوس های این شکلی خیلی ارج و قرب داشتند.
صندلی جلو خانم میانسالی بود که با خواهر و دخترانشان آمده بودند. دختر یکی از همین خانم ها «لیدر» تور بود. من هم که با عباس و خانواده اش به مسافرت اضافه شده بودم در صندلی های میانه اتوبوس مستقر شدم. عباس شوخ است. مخصوصا در دورهمی ها. از همان شروع حرکت در راهروی اتوبوس ایستاده بود . صدای موسیقی از باند کوچکی که به همراه داشت به شکل بلندی پخش می شد. موزیکی که حرکات موزونی را هم به همراه داشت. عباس «لیدر» گروه را «لودر» صدا می کرد. سودابه هم همیشه با لبخند به شوخی های عباس جواب میداد.
برای رسیدن به ابیانه باید از اتوبان قم می رفتیم. صبحانه را که از قبل آماده کرده بودیم در اولین توقفگاه حوالی ساعت هشت صبح خوردیم. حضور عباس در بین ما دلیل کافی برا صرف یک صبحانه با چاشنی خنده بود.گرما هر لحظه بیشتر می شد و از دریچه کولر اتوبوس نمی شد توقعی داشت.
ساعت به حوالی یک ظهر رسیده بود . تابلوی نطنز را دیدم.از اتوبوس دیگر خبر می رسید که وضعیت گرما وخیم تر است. ضبط ماشین شان هم بر حسب اتفاقی که همیشه در اینگونه سفرها می افتد، خراب است. نطنز ناخودآگاه ذهن را متوجه ظریف و داستان ۱+۵ می کند. اتوبوس راهش را به سمت راست جاده کج کرد و وارد جاده ای شد که ابتدای آن زده بود: روستای ابیانه ۳۰ کیلومتر.
بافت گیاهی بیابان اطراف جاده دیگر کویری نبود. رودخانه نصفه نیمه ای از میان بوته های سبز و درختان گز روان شده است. جاده حالا دیگر پیچ و خم پیدا کرده . سربالایی نفس اتوبوس فسفری را بریده بود. صبر مسافران هم به دقایق پایانی خود می رسید. هر چند عباس هنوز سراغ صندلیش نیامده و در راهروی ماشین مشغول اعمال خلاف شرع می باشد. جاده تپه های سنگی را بالا می خزید. دنده برگردان های آقای راننده هم تلاش بیهوده ای برای افزایش سرعت اتوبوس بودند. ساعت ۱۴ را نشان میداد که در ورودی روستا توقف کردیم. ظاهرا اتوبوس بعدی در راه جوش آورده و فعلا معطل هستند.
با راهنمایی لیدر وارد روستا شدیم. ابیانه ، این آبادی دیرپا در ۴۰ کیلومتری شمال غربی نطنز و در ۲۲ کیلومتری غرب جاده نطنز کاشان با ارتفاع ۲۲۲۰ متر از سطح دریا قراردارد. روستای ابیانه در دره ای بکر و دست نخوره و سرسبز قرار گرفته است. روستایی با خانه های قدیمی که نشان از معماری ایرانی و اسلامی در هم آمیخته ای با نماهای کاهگلی قرمز دارد.زیر طاق هایی سفید و پنجره های مشبک زیبای چوبی که جلوه هایی از تاریخ در دل خود دارد.
در مورد قدمت روستا اختلاف نظر وجود دارد. گروهی ابیانه را هم عصر سیلک کاشان(۱) می دانند.گویش مردم ابیانه ریشه اوستایی دارد و ترکیبی از واژه های پهلوی ، اشکانی و هخامنشی ست. نام ابیانه از واژه «ویونا» به معنی بیدستان گرفته شده است. در زبان محلی درخت بید را «وی» می نامند. گویا در گذشته در اینجا انبوهی از درختان بید وجود داشته است.
برروی ادامه مطلب کلیک کنید.
پنج شنبه سوم اردیبهشت ماه دکتر حسین قندی مرد تیترهای ایران حدود ساعت ۴ بعدازظهر فوت کرد. این استاد ارتباطات و روزنامه نگاری که به آلزایمر مبتلا شده بود از مدتی پیش بر اثر سکته مغزی به کما رفت .
این استاد ارتباطات و روزنامه نگاری که به آلزایمر مبتلا شده بود، از مدتی پیش بر اثر سکته مغزی به کما رفته بود.
حسین قندی روزنامهنگار، استاد رشته علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و مدرس روزنامهنگاری، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد از آمریکا در رشته مدیریت بینالملل، متولد اسفند ۱۳۳۰ در سبزوار و بزرگ شده تهران است. ویژهترین مهارت استاد حسین قندی را در انتخاب تیترهای مناسب برای مطالب مطبوعاتی میدانند. او از جمله روزنامهنگارانی است که بسیار بر اخلاق روزنامهنگاری تاکید میکرد.
او از اوایل دهه ۵۰ تا اوایل دهه ۹۰ نزدیک به ۴۰ سال فعالیت و تدریس روزنامهنگاری را در کارنامه خود دارد.
استاد قندی علاوه بر سالها تدریس علوم ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی و آموزش صدها خبرنگار و روزنامهنگار شاغل در روابط عمومیها و رسانههای کشور، در حوزه خبر روزنامه هایی همچون کیهان، ابرار، اخبار، انتخاب و جام جم مسئولیت فعالیت می کرد و به خاطر تسلط و نوآوریهای ویژه در این زمینه به «سلطان تیتر» شهرت پیدا کرد.
مرحوم قندی به همراه فریدون صدیقی در دورههای مختلف کارگاههای مختلفی در کشور ازجمله در اهواز، برای آموزش روزنامه نگاری راه اندازی میکردند. او در گفتگویی با روزنامه شرق در رابطه با تحریریه های استانها بیان کرده بود که به واسطه او و دو نفر از دوستانش در خوزستان یک تحریریه تربیت شد و روزنامه همسایهها را حرفهای ترین نشریه در سطح شهرستانها معرفی کرد.
از استاد حسین قندی تألیفات متعددی چاپ و منتشر شده که کتب تخصصی «روزنامه نگاری نوین»، «مقاله نویسی در مطبوعات» «روزنامه نگاری تخصصی» و «تخیل در روزنامهنگاری» از مهم ترین آنهاست. کتاب روزنامه نگاری نوین، مقاله نویسی در مطبوعات میتوان اشاره کرد، کتاب روزنامه نگاری تخصصی هم حاصل چندین سال تدریس و تجربه حرفه ای او است که گام موثری در درک پایهای و مقدماتی از مطبوعات تخصصی، نحوه انتشار و فعالیت ثمربخش برای دانش پژوهان ارتباطات و به ویژه روزنامه نگاران است.